آئين هاي چهارشنبه سوري يا شب چهارشنبه آخر سال به ۲ گونه هستند: بیرونی و اندرونی.
مراسم بیرونی چهارشنبه سوری
مشهورترين پيك نوروزي حاجي فيروز است كه درشهرها و روستاها راه مي افتد و دايره مي زند و در شب و روز چهارشنبه سوري، شعرهاي شادي آور مي خوانند و مژده رسيدن نوروز را مي دهند.
چهارشنبه سوري در ايران باستان، ياد آور پاكيزگي و محيا شدن براي تحويل سال با افكار و روحيه اي نو بوده است.
در برخي شهرهاي ايران بازارها را در شب چهارشنبه سوري چراغاني مي كنند.
ازجمله چيزهايي كه حتما بايد درشب چهارشنبه سوري بخرند آئينه است كه مظهر صميميت و يكرنگي است و ديگري كوزه كه جاي آب است، آب مظهر پاكي است و بعد اسپند براي دفع چشم زخم.
آتش افروزي:
بزرگترين سنت در جشن چهارشنبه سوري است در غروب آفتاب گبه هاي هيزم را روي هم مي گذارند دوره هم جمع مي شوند خورشيد كه فرو رفت توده هاي هيزم به آتش كشيده مي شوند گويي مي خواهند آتش فروزنده را جانشين خورشيد تابنده كنند.
اسپندسوزي:
در بسياري از شهرها و روستاهاي ايران و چه بسا در همه جاي اين سرزمين كه اين آئين را گرامي مي دارند در آتش چهارشنبه سوري اسپند مي ريزند تا چشم بد و آفات و بلاياي زميني و آسماني را از خود دور كرده باشند. دود كردن و بخور دادن ريشه در آئين باستان دارد و از ديرباز اقوام آريايي با دود و بخور رابطه اي معنوي و اسطوره اي داشته اند، آتش و دود و دعا و بخور هماره ديوان و اهريمنان و آفات اهريمني را از زندگي و خانه و كاشانه آريايي مي رمانده است...
بلاگرداني:
در اين جشن با كوزه شكستن واسپند دود كردن انجام مي شود. ايرانيان كه جشن نوروزيشان به هنگام نوكردن همه مظاهر زندگي در مسير نو شدن طبيعت است چهارشنبه سوري را فرصتي مي شمارد تا قضا و بلا را از خود دور كنند با آتش و آب. بوي خاص اسپند، خاصيت شديد گندزدايي دارد و به همين دليل در بيشتر سنتها و مراسم از آداب اصلي مي باشد و به گاه چهارشنبه سوري بر آتش مي ريزند تا چشم بد را از خود دور سازند.
تخم مرغ شكني:
از بازيهاي مخصوص چهارشنبه سوري است كه ويژه كردستان و نواحي كرد نشين است.
شال اندازي:
در مناطق غربي و شمال غربي ايران معمول است.
بخت گشايي:
يكي ديگر از مهمترين رسوم جهارشنبه سوری است. دختران دم بخت آداب گوناگوني را انجام مي دهند كه مهمترين آن فال گوش است و فال كوزه كه همراه با ترانه هاست.
آجيل اين شب كه در بين اقوام مختلف بصورت آجيل بي نمك است و هر منطقه در ايران آنچه را از محصولات خشكبار بيشتر دارد آماده مي سازد.
کوزه شکنی:
یکی دیگر از مراسم مخصوص چهارشنبه سوری آن بوده که کوزه کهنه ای را برمی داشتند و در آن مقداری نمک و ذغال و سکه ده شاهی می انداختند و هر یک از افراد خانواده یک بار کوزه را دور سر می چرخاند و نفر آخری آن کوزه را از پشت بام، به کوچه می افکند و می گفت: درد و بلای ما بـِرَه توی کوزه و بـِرَه توی کوچه
فالگوش:
يكي دیگر از مراسم مربوط به چهارشنبه سوری، فالگوش ایستادن است؛ بدین معنی که کسانی که حاجتی دارند نیت می کنند و سر چهار راه یا در معبری فالگوش می ایستند و به حرف نخستین عابری، که از کنارشان می گذرد توجه می کنند و هر کلام که از دهان او درآید در استجابت مراد خود به فال بد یا خوب می گیرند، اگر گفته عابری موافق با آرزوی صاحب حاجت باشد آن آرزو را برآورده شده می دانند. بعضی ها به جای رفتن به چهارراه و معابر، این کار را در پشت در اطاق هم انجام می دهند و نخستین سخنی که از پشت در اطاق شنیدند به فال بد و یا خوب در اجابت حاجتشان فرض می کنند.
مراسم اندرونی چهارشنبه سوری
سفره چهارشنبه سوری
آجیل چهارشنبه سوری:
آجيل چهارشنبه سوري آجيل چهارشنبه سوري ريشه در آئين باستان دارد، اين آجيل مشكل گشا معمولاً از هفت نوع ميوه خشك تشكيل شده است. در خراسان آجيل چهارشنبه سوري بي نمك است مانند انجير، كشمش، خرما، خشكه توت، فندق، پسته و بادام خام كه خوردن اين هفت آجيل بي نمك در آن شب شگون دارد. در روستاهاي اروميه كشمش، مويز، گردو، بادام، سنجد، خرما، انجير، شيريني، آب نبات، آينه و سكه قرار مي دهند و همه چراغ ها را روشن مي كنند.
و به طور كلي در سراسر ايران آجيل چهارشنبه سوري مجموعه اي است از دانه هاي خشك و ميوه هاي خشك.
رسمی که از قدیم در ایران متداول است، تهیه و خوردن آجیل چهارشنبه سوری است. این آجیل شور و شیرین، مانند آجیل مشگل گشاست؛ یعنی علاوه بر مواد اصلی بو داده ی شور و شیرین، مانند آجیل، برگه هلو و زردآلو، قیسی، کشمش سبز، مویز، باسلـُق، پسته و بادام، فندق بو نداده، نقل، شکر، پنیر، و مغز گردو هم اضافه می کنند. تهیه این آجیل را برای استجابت یک مراد نذر می کنند. خوردن این آجیل در شب چهارشنبه سوری، به اعتقاد مردم باعث شگون و خوش یمنی است.
در بندر عباس حلوا و كلوچه مخصوص در اين شهر مي پزند تا روز چهارشنبه سوري به بچه هايي كه در طلب آن به در خانه ها مي آيند بدهند.
شام چهارشنبه سوری
بین مردم مرسومه که در این شب شام سبزی پلو ماهی و کوکو سبزی و دلمه و انواع آش و بعد از شام شب چره ای با آجیل شیرین و انواع مغزها مانند گردو و بادام و فندق و کشمش و خرما و قیسی انجیر باسلوق و شیرینی جات ساده دارند. فقط باید از اسراف و تبذیر و زیاده روی پرهیز کرد. این مراسم بزرگترین حسن اش به سادگی و بی آلایشی اش هستش ... قرار نیست برای تهیه و تدارک این چیزها خانواده ها متحمل زحمت وهزینه زیاد بشود.
آش چهارشنبه سوري
در شب و روز چهارشنبه سوري در بيشتر مناطق ايران آش مي پزند. اين غذا مجموعه اي از همه دانه ها، سبزيها و مواد غذايي را با خود دارد بدان اميد كه در سال آيند ه بركت بر روزيشان باشد.
در ضمن در شب چهارشنبه سوري افراديكه مراد و آرزويي دارند آش مي پزند بنام آش ابودردا كه دانه ها و مواد اوليه آش را از راه قاشق زني گرد مي آورند.
در لاريجان در شب چهارشنبه سوري آش مي پزند كه 7نوع بنشن،7 جور سبزي و 7 قسم ترشي در خود دارد و آش 7 ترشي نام دارد.
آش چهارشنبه سوري، آش مراد است، اين باور ديرينه ايراني است كه در بسياري از جاهاي ايران در شب يا روز چهارشنبه سوري آش مي پزند و نذر مي كنند.
در خراسان به جاي آش چهارگونه پلو مي پزند؛ رشته پلو، زرشك پلو، عدس پلو و ماش پلو. در برخي شهرهاي آذربايجان نيز به جاي آش، پلو مي پزند، در اروميه كوفته مي پزند و در بندرعباس پس از خوردن شام در سفره نان و پياز و نمك مي گذارند و آن را در ليف درخت خرما قرار مي دهند و تا بامداد روز چهارشنبه دست به آن نمي زنند تا خير و بركت از خانه شان نرود. مردم بندرعباس حلوا و كلوچه مخصوص درست مي كنند و در اصفهان آش رشته مي پزند و آن را به همسايه ها مي دهند. در مازندران در شب چهارشنبه سوري زنان گندم خيس مي كنند و روز چهارشنبه با آن و چند گونه سبزي صحرايي آش مي پزند و به آن كال چارشنبه گندم آش مي گويند.
چهارشنبه آخر سال از زمانهای قدیم در اردبیل به " گل چهارشنبه " مرسوم است زیرا همه خانهها دراین روز مثل گل پاکیزه شده و برخلاف چهارشنبه قبل از آن که به " کول چهارشنبه " یعنی چهارشنبه خاکستر معروف است زیبا و شادی آفرین میباشد.
از رسوم زیبایی که از سالها قبل در" چهارشنبه سوری " دراین استان رواج دارد بردن هدایایی از سوی خانوادهها طی مراسم خاصی به خانه دختران شوهر رفته است.
در زمانهای نه چندان دور خانوادهی پدری هدایای خریداری شده را به همراه غذای مخصوص در سینی بزرگی قرارداده و روی آن را با پارچههای رنگی تزیین و به خانه فرزندان دختر میفرستادند ولی این رسم هماکنون با شیوهای ساده و متفاوت با گذشته انجام میگیرد.
در گذشته نه چندان دور درشب "چهارشنبه سوری" پس از صرف شام سفره مخصوص این شب پهن میشد که طبق رسم در این سفره خشکبار، شیرینی قرارداده و با شمعهای رنگین که درآن زمان ساختن آن مخصوص اردبیل است سفره را مزین می کردند.
طبق این سنت دیرینه "پسران جوان دراین شب کمربندهای پارچهای یا دستمال خود را از روشنایی بامها و یا پنجره همسایه و یا اقوام خود آویزان کرده و صاحب خانه بدون انکه درصدد شناسایی آنان باشند هدایای به پارچه میبست." این آیین بیشتر توسط جوانانی انجام میشد که به دختری علاقمند بوده و به آرزوی وصلت با او برای " قورشاخ آتماق "یعنی دستمال انداختن به خانه دختر رفته و با این نیت درباره آنچه که به دستمال یا کمربند آنان بسته میشد تعبیراتی میکردند.
برخی سالخوردگان منطقه هنوز هم معتقدند که چون شنیدن سخنان بد و یا خوب در شب "چهارشنبه سوری" در زندگی فرد شنونده تاثیر دارد، در این شب نباید سخنان ناامیدکننده ای درمیان افراد خانوادهها رد وبدل شود.
همچنین بر اساس یک سنت دیرینه همانگونه که افراد شب "چهارشنبه سوری" از روی آتش میپرند در سالهای نه چندان دور صبح چهارشنبه از روی آب جاری و نهرهای روان میگذشتند که این رسم در منطقه به آیین "نو اوستی" مشهور بود.