ازت هروقت دور میشم بهت نزدیکتر میشم
به تو وابستگی دارم دلم میخواد بیای پیشم
یه حسی از تو در من هست که قدرت بیانش نیست
یه حسی که ازم دوری دلم تاب و توانش نیست
دوست دارم به حدی که برات قابل باور نیست
این احساسی که من دارم با هیچ حسی برابر نیست
دوست دارم به حدی که هنوز چشمام مبهوته
تموم زندگی من به بودن تو مربوطه
دیگه صحبت نکن هیچوقت با من از فاصله عشقم
صدای تو شده عادت واسه شنیدن اسمم
تا اون وقتی که من زندم میخوام همنفسم باشی
مثه الان که اینجایی یه عمر همه کسم باشی
دوست دارم به حدی که برات قابل باور نیست
این احساسی که من دارم با هیچ حسی برابر نیست
دوست دارم به حدی که هنوز چشمام مبهوته
تموم زندگی من به بودن تو مربوطه