آدم بدون غم نمیشه
راه بی پیچ و خم نمیشه
آرزوی کم، نداریم
آرزو که کم نمیشه
خستم از کلام قصار و راویانی
که قصد می کنند در شفای حال من
تاریکم، فردا سراغ من بیا
یک روز زیبا سراغ من بیا
(محسن نامجو)
امروز از هم گسستم
اگه بال و پر شکستمُ
به پرتگاه غم، رسیده گامهای من
چو غرق خاطراتمو
غریق بی نجاتمو
بی خواب و زابرا همو
طوفان حال من
تاریکم، فردا سراغ من بیا
یک روز زیبا سراغ من بیا
با لشگر غم میجنگم
با لشگر غم میجنگم
دست میزنم پا میزنم
دل رو به دریا میزنم
گاهی به پس، گاهی به پیش
گاهی هم درجا میزنم
آدم بدون غم
نمیشه راه بی پیچ و خم
نمیشه آرزوی کم
نداریم آرزوی کم
تاریکم، فردا سراغ من بیا
با روی زیبا سراغ من بیا
تاریکم ...
با لشگر غم میجنگم
با لشگر غم میجنگم