نتایج تحقیقات پژوهشگران دانشگاه لندن که در مجله آکادمی علوم سلطنتی بریتانیا چاپ شده است، نشان می دهد که این قسمت کوچک مغز به نام هابنولا(Habenula) در پیش بینی، یادگیری و واکنش به رویدادها و حوادث ناخوشایند نقش کلیدی ایفا می کند.
این پژوهشگران احتمال می دهند فعالیت بیش از حد این بخش از مغز انسان، عامل منفی بافی و بدبینی باشد که معمولا با افسردگی همراه است.
آنها اکنون درحال بررسی نقش این قسمت از مغز در بروز حالت افسردگی هستند.
تحقیقات روی حیوانات نشان داده وقتی که حیوانی منتظر یک حادثه ناخوشایند است و یا چنین رویدادی را تجربه می کند قسمت هابنولا در مغز آنها به شدت فعال می شود اما مشاهده تغییرات این بخش بسیار کوچک از مغز انسان که قطر آن حدود سه میلی متر است، به وسیله دستگاه های تصویربرداری پزشکی بسیار دشوار است.
پژوهشگران دانشگاه لندن با اختراع یک روش ویژه، فعالیت های مغزی 23 نفر داوطلب را توسط دستگاه تصویربرداری ام آر آی مطالعه کرده اند.
به این داوطلبان مجموعه ای از تصاویر انتزاعی نشان داده می شد و چند ثانیه بعد همان تصاویر به تنبیه و آزار جسمی مثل شکنجه و شوک الکتریکی، به تشویق و جایزه به صورت پول نقد و یا واکنش های خنثی ارتباط داده می شد.
پژوهشگران برخی از این تصاویر را همواره با موضوع مجازات و یا جایزه نشان می دادند ولی تعداد دیگری از آنها را به صورت نامنظم و درهم به داوطلبان نشان می دادند، بنابراین داوطلبان دقیقا نمی دانستند که در تصویر بعدی چه نوع واکنشی را تجربه خواهند کرد.
وقتی که این افراد تصاویر مرتبط با آزار جسمی و شوک الکتریکی را مشاهده می کردند قسمت هابنولا در مغز آنها شروع به فعالیت می کرد و هر چقدر این افراد احتمال دیدن این دسته از تصاویر را قوی تر می دانستند فعالیت قسمت هابنولا در مغز آنها شدیدتر می شد.
پژوهشگران معتقدند که قسمت هابنولا به ما کمک می کند تا از تجارب قبلی خود آموخته و هنگامی که احتمال می دهیم حوادث ناگواری ممکن است روی دهد از آن دوری بجوییم.
هابنولا در عین حال ممکن است به ما یادآوری کند که یک رویداد ناخوشایند تا چه حد ممکن است ناگوار باشد.
دکتر جاناتان رویزر یکی از مسوولان این پژوهش در دانشگاه لندن گفت: هر جانداری به چنین سیستمی نیاز دارد تا آن را از انجام کارهای خطرناک و تجارب ناگوار بازدارد و به احتمال زیاد هابنولا یک مرکز یا قطب مهم در سیستم عصبی است که در کمک کردن به ما برای پیش بینی چنین حوادثی نقش کلیدی ایفا می کند.
آزمایش هایی که روی حیوانات مبتلا به افسردگی انجام شده نشان داده است که این بخش از مغز آنها بیش از حد فعال می شود.
در مورد معینی از معالجه یک فرد مبتلا به افسردگی نیز مشخص شده که تحریک عمقی مغز توسط وارد کردن امواج الکتریکی به قسمت هابنولا عارضه های افسردگی را در او کاهش داده است.
به گفته پروفسور کاترین هاربر از دانشگاه آکسفورد، این تحقیقات بسیار مهم است و به نظر می رسد که می تواند در یافتن راه هایی برای درمان افسردگی نقش مهمی ایفا کند و اگر این بخش از مغز در بروز و تشدید بیماری افسردگی موثر باشد می توان درک کرد که چرا افراد مبتلا به افسردگی به شدت در برابر مجازات حساس هستند ولی به پاداش واکنش ضعیف تری نشان می دهند.
اکنون پژوهشگران با ادامه تحقیقات خود در مورد افراد مبتلا به افسردگی قصد دارند تفاوت ها در کارکرد این بخش از مغز آنها را بررسی کنند.