اختلاف و تعارض بین مرد و زن زمانی اتفاق میافتد که یک طرف انتظار و توقعی خاص از رفتار طرفمقابل دارد و یا در یک موقعیت یا شرایط خاص طور خاصی احساس یا فکر میکند.
هم مرد و هم زن ممکن است اهدافی شبیه به هم در حل یک مشکل یا برطرف کردن یک اختلاف داشته باشند. مشکل در طریقه نزدیک شدن به این مشکلات و نگاه کردن این دو جنسیت به آن است. نداشتن آگاهی درمورد رویکرد جنس مخالف برای حل مشکل یکی از منابع بروز اختلاف بین زن و مرد است.
اختلاف بر سر مسائل مالی
هم برای مردها و هم زنها، بسیاری از منابع بروز اختلاف درمورد مسائل مالی از سنین کودکی و معمولاً توسط والدین یا شرایط زندگی یاد گرفته میشود. مثلاً مردی که یاد گرفته است برای کنار آمدن با یک مشکلِ احساسی خاص پول خرج کند ممکن است در چنین موقعیتی برود و یک ماشین نو بخرد. این خرید گزاف احساس بهتری به او میدهد اما فشار زیادی بر هزینههای خانواده وارد میکند. مسائل مالی دیگری که موجب اختلاف میشود قمار کردن، اعتیاد، نابرابری درآمدها، خرید اعتیادگونه، بالا بودن سطح توقعات و از این قبیل میباشد. زوجهایی که درمورد مسائل مالی وجه اشتراک و رویکرد یکسان ندارند دچار اختلاف میشوند.
اختلاف بر سر مسائل جنسی
تفاوت در این محدوده فرصتهای زیادی برای تعارض و بروز اختلاف بین زنها و مردها ایجاد میکند. میزان تستوسترون در مردها ۱۰ تا ۲۰ برابر است. مردها در هر موقعیت و شرایطی آمادگی رابطهجنسی را دارند. زنها برای آماده شدن نیاز به زمان دارند و درمورد نزدیکی موردانتظار و عواقب آن فکر میکنند. مردها به سکس بعنوان یک نتیجه، یک پیروزی یا یک هدف به نوبه خود نگاه میکنند. برای زنها، عمل جنسی نشانه آجر دیگری برای ساخت یک رابطه عاشقانه است. این رویکردهای متفاوت از روابط جنسی موجب بروز اختلافات شدید بین زوجها میشود.
اختلاف بر سر مسائل احساسی
زنها و مردها به طرقی کاملاً متفاوت با مشکلات احساسی برخورد میکنند. مردها هم عواطف را حس میکنند اما به طریقی متفاوت از خانمها با آن برخورد میکنند. مردها از سنین خیلی کم یاد میگیرند که مردها گریه نمیکنند، در خودشان میریزند و به راهشان ادامه میدهند. اما خانمها آزادانه احساساتشان را ابراز میکنند. ارتباط بین دو نیمه مغز خانمها تا چهار برابر بیشتر از مردهاست. این یعنی مردها قادر نیستند مثل خانمها احساساتشان را بروز دهند. مردها معمولاً از اختلافات عبور میکنند اما خانمها متعجبند که چرا آنها را در آغوش نگرفته و درمورد مشکلشان حرف نزدهاند.
اختلاف بر سر حل مشکلات
مغز آقایان به طریقی متفاوت از خانمها طراحی شده است. تعداد نورونهای عصبی که دو نیمه مغز را با هم مرتبط میکند در آقایان یک چهارم خانمهاست. بخاطر این اختلاف، مردها برای حل یک مشکل در آنِ واحد روی نیمکره چپ مغزشان متمرکز میشوند. دسترسی خانمها بین نیمکره راست و چپ مغزشان راحتتر است و بهتر میتوانند در یک زمان روی چند مشکل کار کنند. این یعنی هم مردها و هم زن ها میتوانند به یک اندازه خوب مشکلات را حل کنند اما هر کدام به طریقی متفاوت به آن نزدیک میشوند. نتوانستن و نخواستن حل مشکل فقط موجب بروز مشکلات بیشتر بین دو طرف میشود.