سهم من نیست اون نگاه ، مثل رویا تو غباری
تو رو من خیلی می خوامت، اما دوستم نداری
من یک تنها و غریبه ام، تو برام مثل یه خوابی
مثل ماهی واسه ی من که تو شبهام نمیتابی
تو یکی هست واسه غصه ات سر رو شونه هاش بذاری
اسمی هم به غیر اسمم که تو به زبون میاری
عاشقت شدم میدونی همه درد من همینه
اما چشمات دوست نداره منو یکبارم ببینه
نمیدونم چرا باید به کسی اینجوری دل بست
که تو دنیا و تو رویاهاش همیشه یکی باهاش هست
میدونم که اشتباهه، ته قصه سیاهه
میخوامت با اینکه هرروز کار من گریه و آهه
تو یکی هست واسه غصه ات سر رو شونه هاش بذاری
اسمی هم به غیر اسمم که تو به زبون میاری
عاشقت شدم میدونی همه درد من همینه
اما چشمات دوست نداره منو یکبارم ببینه