براي اينکه روابط سالمتر و شادتري داشته باشيد روشي که با ديگران ارتباط برقرار ميکنيد را تغيير دهيد. اگر ميخواهيد همه روابط زندگي شما از جمله ارتباط با رئيس، همکاران، اعضاي خانواده، دوستان و همسر به خوبي پيش برود، يک نگاه عميق و دقيق به طرز برخورد خود با ديگران بيندازيد. از عاداتي که نادانسته و ناخواسته پيدا کردهايد تا طريقي که در محل کار خود به انتقادات پاسخ ميگوييد ميتوانند اثري عميق روي توانايي ايجاد يک ارتباط موفق پايدار داشته باشند.
پنج توصيه براي بهبود روابط
1- شنونده بهتري باشيد
بیشتر گفته ميشود که کليد يک رابطه سالم، گوش دادن است. اما اين تنها به معني باز نگاه داشتن گوشها نيست. ما بیشتر از چيزهايي که در روند گوش دادن اختلال ايجاد ميکنند آگاه نيستيم، مثلا...
فکر کردن همزمان: از آنجاييکه جريان فکر ما سريعتر از صحبت کردن ماست پروسه فکر کردن بیشتر با حرف زدن تداخل ميکند. بسياري از افراد متوجه ميشوند که در حالي که دوست يا همکارشان در حال صحبت کردن است، مغز آنان در حقيقت به جاي گوش دادن به صحبت فرد بيشتر روي تهيه يک جواب تمرکز کرده است. براي برطرف کردن اين حالت سعي کنيد مانند کارآگاهان باشيد. تصور کنيد که شغل شما اين است که دقيقا آنچه را که فرد مقابل ميگويد بفهميد. حتي در مورد نقطه نظرات خاص فرد از او سوال کنيد. اين به شما کمک خواهد کرد که فکر خود را روي صحبت فرد مقابل متمرکز کنيد.
رفتارهاي پيشداورانه: اگر اعتقاد قلبي شما اين است که نظر شما هيچگاه تغيير نميکند و يا شما تنها خود را قبول داريد و اهميتي به ديگران نميدهيد . اين طرز فکر نيز مانع از گوش دادن دقيق ميشود . شما در واقع پیش از اينکه چيزي را شنيده باشيد آن را مردود دانستهايد. راهحل اين است که به خود يادآوري کنيد که گزینش شما اين است که گوش فرا دهيد و همينطور به ياد داشته باشيد که گوش دادن به ديگران خود موجب ميشود که آنها نيز بهتر به حرفهاي شما گوش دهند.
پرتشدن حواس: اگر ما به طور خاص به گفتههاي فرد مقابل علاقهمند نيستيم و يا اينکه واقعا نميخواهيم به حرف آنها گوش دهيم، خيلي راحت ممکن است به چيز ديگر توجه کنيم و يا حتي چشمهايمان را به سمت ديگر بچرخانيم و نطق طرف را کور کنيم . اما در اينجا هم دست کم ميشود يک نمايش توجه کردن را بازي کنيد و به چشمهاي طرف مقابل نگاه کنيد و سرتان را تکان دهيد و گاهي نيز اصوات تاييدکننده به کار ببريد.
2- بدانيد چه موقع ساکت شويد
آيا تا حالا متوجه شدهايد که شما داريد جملات ديگران را تمام ميکنيد؟! اين کار را متوقف کنيد. همه انسانها يکسري نيازهاي نخستین دارند از جمله اينکه احساس کنند که اهميت دارند و فهميده ميشوند وقتي شما اجازه نميدهيد که فرد حرفش را تمام کند و در يک گفتگو به ميان صحبت فرد مقابل ميپريد و جملات او را تمام ميکنيد در واقع تلاش او براي ارتباط برقرار کردن را ميرباييد و باعث مي شويد فرد احساس نااميدي و ناديده انگاشته شدن کند. ربودن مکالمه مانع از پيدايش عمق و صميميت درگفتگو ميشود و آن را تبديل به يک گفتگوي سطحي و يک طرفه ميکند . بخصوص کسانی که مکررا اين کار را انجام ميدهند احساس نخوت را منتقل ميکنند و به نظر ميرسد فرد رباينده مکالمه معتقد است که هميشه بهتر از همه ميداند.
و اما اگر شما کسي هستيد که گفتگوي شما ربوده ميشود چه بايد بکنيد:
عقبنشيني نکنيد. به جاي آن بگوييد: «اگر ميتوانستم حرفم را تمام کنم ...»
خودتان نمونه خوبي باشيد. اگر موقعي متوجه شديد که شما خود کلام فرد رباينده مکالمه را قطع کرديد. بگوييد: «ببخشيد که حرف شما را قطع کردم. داشتيد ميگفتيد...»
منظور خود را از گفتگو بيان کنيد. پیش از آغاز به صحبت بگوييد: «ببين من تنها ميخوام اين موضوع را با تو در ميان بگذارم. بنابراين لطفا به من جواب نده يا نصيحت نکن. من تنها ميخوام که تو گوش بدي.»
5 توصيه براي بهبود روابط
3- خواستههاي خود را بيان کنيد
آيا تصور ميکنيد که ديگران انتظارات شما از آنان را ميدانند؟ بخصوص همسر شما؟ حتما تاحالا پيش آمده است که به همسر خود گفتهايد: «من نبايد اين را به تو بگويم. تو خودت بايد بدوني...»
خيلي خوب ميشد اگر آدمها به صورت شهودي ميفهميدند که طرف مقابلشون دقيقا چي ميخواد و چه انتظاراتي داره اما در واقعيت اينطور نيست. اگر تصور شما اين است که ديگران دقيقا بايد بدانند که شما چه انتظاراتي داريد و چه فکر ميکنيد و يا دوست داريد ديگران چگونه با شما رفتار کنند، در اين صورت بیشتر نااميد خواهيد شد. اگر شما از اين جهت فرد مقابل را سرزنش ميکنيد در واقع مسووليت بيان انتظارات و خواستههاي خود را نپذيرفتهايد.
از خودتان بپرسيد:
آيا انتظارات خود را واضح و شفاف بيان کردهايد؟
يا انتظارات شما از ديگران منطقي و واقعگرايانه است؟
آيا به طرف مقابل هم اين فرصت را دادهايد که انتظارات خود را از شما بيان کند؟
4- اعتماد به نفس بيان حرف خود را داشته باشيد
اگر شما از آن دسته کسانی هستيد که از مقابله پرهيز ميکنند، احتمال دارد که از کنار مشکلات بگذريد به اين اميد که خودشان برطرف شوند اما اين خطر هست که اين روش پرهيز از مقابله به صورتهاي اشتباه و مخربي تفسير شوند. برای نمونه ممکن است به عنوان نشانهاي از ضعف تلقي شود ضمن اينکه صلح کوتاه و زودگذر ميتواند در درازمدت پيش زمينهاي براي يک دشوار مهم شود.
براي اينکه در يک مقابله، گفتگو به صورت موفقيتآميزي پيش برود:
زماني که داغ هستيد حرف نزنيد صبر کنيد تا آرام شويد.
برروي حقايق تمرکز کنيد و نه انتقادهاي احساسي. نگوييد: «تو هيچ وقت گوش نميدي.» به جاي آن بگوييد: «پیش از اينکه آغاز به صحبت کني، خوب به حرفهاي من گوش بده.»
مثالهاي محکم و قطعي ازحقايق ارائه دهيد و نه نتيجهگيري شخصي خود را . به جاي اينکه به همکار خود بگوييد: «انگيزه تو کم شده است.» بگوييد: «متوجه شدم که در جلسه کاري ساکتتر از هميشه بودي.»
صحبت خود را با يک جمله مثبت تمام کنيد. ميتوانيد به سادگي بگوييد: «متشکرم از اينکه وقتت را به من دادي.» يا «متشکرم که گوش دادي و مطمئنم که از حالا به بعد اوضاع بهتر خواهد شد.»
5- تحسين و تعريف کنيد
به راحتي از ديگران تحسين و تمجيد کنيد. تحسين همسر، دوستان و همکاران يکي از سريعترين راهها براي برقرار کردن پل ارتباطي است. اگر اين کار را به خوب انجام دهيد و مردم را از تواناييهايي که شما در آنها ميبينيد آگاه کنيد دستاوردهاي خوبي هم حاصل خواهد شد.
دلايل متعددي هست که مردم اين کار را زياد انجام نميدهند:
ما فکر ميکنيم که ديگران نيازي به اين کار ما ندارند.
احساس صميميت نميکنيم که بخواهيم از کسي تحسين و تعريف کنيم.
ميترسيم که ديگران نيت و هدف ما را اشتباه برداشت کنند.
اما اجازه ندهيد که هيچيک از اين موارد مانع از اين رفتار پسنديده شوند.
چند توصيه براي اينکه چگونه مهارتهاي تشويقي خود را بهتر کنيد عبارتند از:
تشويق و تحسين را يک عادت خود کنيد و نه يک تکنيک براي رسيدن به هدف. فردي باشيد که مشوق ديگران است.
از افراد تشکر کنيد. در زمان تشکر حتما به فرد نگاه کنيد و اگر فرد مقابل همسر يا خواهر و برادر شماست براي افزايش ارتباط احساسي او را لمس کنيد.
نوآوري داشته باشيد. اگر فرد مقابل از تحسين و تشويق چهره به چهره راحت نيست، روش ديگري را به کار ببريد برای نمونه فرستادن يک کارت، ايميل يا يک يادداشت.
اگر کسي در مورد فردي چيز خوبي گفت و تعريفي کرد، حتما اين گفته خوب را براي او بازگو کنيد.
برگرفته از کتاب SUMO Your Relationships نوشته Paul McGee