بر من گذشتی سر بر نکردی
از عشق گفتم باور نکردی
دل را فکندم آسان بــه پایت
سودای مهـرش در سر نکردی
گفتم گلم را می بویی از لطف
حتی به قهرش پرپر نکردی
دیدی ســبویی پر نوش دارم
باتشنگـی ها لب تـر نکردی
یادت به هر شعر منظور من بود
زین باغ پرگل منظر نکردی
هنگام مـستی شور آفــــرین بود
لطفی که با ما دیگر نکردی