در روزهای نوروز دکتر هوشنگ کاووسی منتقد قدیمی سینما و عسل بدیعی بازیگر سینما و تلویزیون از دنیا رفتند.
آنچه پیش رو دارید مروری است بر برخی درگذشتگان اهالی سینما در ایام نوروز. از زندهیاد مهدی فتحی و سروش خلیلی و محمد ورشوچی تا پرویندخت یزدانیان، بیبی قصههای مجید که نوروز پارسال از دنیا رفت.
اول فروردین 83؛ مهدی فتحی
مهدی فتحی بازیگر با سابقه تئاتر که در نمایشهای بسیاری حضور یافته بود، قبل از انقلاب فقط در فیلم «وامپیر، زن خونآشام» ساخته مصطفی اسکویی بازی کرد؛ فیلمی که سال 1346 ساخته شد و 20سال طول کشید تا فتحی دوباره با «تحفهها» (ابراهیم وحیدزاده 1366) جلوی دوربین سینما برود و یکی از بازیگران شاخص سینما در دهههای 60 و 70 شود. با بازی در نقش عمروعاص در سریال «امام علی» فتحی شهرت و محبوبیتی مضاعف یافت. در روزهایی که در سینما و تلویزیون مشغول کار بود از تئاتر نیز غافل نماند که نقطه اوجش بازی در نقش ژانوالژان در تئاتر «بینوایان» به کارگردانی بهروز غریبپور بود. میان نقشآفرینیهای مهدی فتحی بازیاش در «کشتی آنجلیکا» (محمد بزرگنیا 1367)، «آدمبرفی» (داوود میرباقری 1373) و «اعتراض» (مسعود کیمیایی 1378) نشان از حضوری پرقدرت و فراموشنشدنی داشت. به خصوص بازی درخشانش در نقش محسنخان دربندی در اعتراض که اوجش افتتاحیه فیلم بود.
وی اول فروردین 1383 به دلیل بیماری کلیوی از دنیا رفت.
12 فروردین 83؛ ژاله کاظمی
ژاله کاظمی فعالیت هنری را پس از تجربیاتی پراکنده در رادیو آبادان در دوران نوجوانی، با ورود به حرفه دوبله و گویندگی آغاز کرد و خیلی زود با صدای گرم و منحصربهفردش توانست جای بازیگران مشهوری حرف بزند. میان بازیگران زنی که کاظمی جایشان صداپیشگی میکرد جولی اندروز و الیزابت تیلور جایگاه خاصی داشتند. صدای جالبتوجهش در دوبله فیلم موزیکال «آوای موسیقی» (رابرت وایز) که کاظمی در آن جای جولی اندروز حرف میزد و فیلم پردیالوگ «چه کسی از ویرجینیا وولف میترسد؟» (مایک نیکولز) که در آن الیزابت تیلور مناقشهای تمامنشدنی با همسرش ریچارد برتون داشت از نقاط اوج دوبله فارسی محسوب میشود.
کاظمی کنار دوبله در تلویزیون هم حضور یافت و برنامههایی چون «شما و تلویزیون» را اجرا کرد. با تمام پیشنهادهایی که داشت بازیگری در سینما را نپذیرفت. کنار دوبله، نقاشی هم میکرد و سرانجام 12 فروردین 1383 که شصتویکمین سالروز تولدش نیز بود به علت سرطان لوزالمعده درگذشت.
اول فروردین 84؛ سروش خلیلی
بازیگری را نزد عبدالحسین نوشین آموخت. پس از تعطیلی کلاسهای نوشین، به تئاتر فرهنگ (پارس) رفت و مدتی در کلاسهای بازیگری صمد صباحی حاضر شد. اولین حضورش در تئاتر با «آرشین مالالان» در سال 1328 رخ داد؛ زمانی که سروش خلیلی 13ساله بود. پس از سالها حضور در عرصه تئاتر به استخدام اداره تئاتر درآمد و با راه افتادن تلویزیون یکی از بازیگران پرکار اجراهای زنده تلویزیونی شد. بازی در سینما را از سال 1337 با فیلم «یکی بود، یکی نبود» (رحیم روشنیان) شروع کرد. فعالیت سینماییاش پس از پیروزی انقلاب بیشتر شد. برخی از فیلمهایی که سروش خلیلی در آنها نقشهایی مکمل برعهده داشت عبارتند از: «مردی که موش شد»، «مدرسه پیرمردها»، «کچل عاشق»، «مأموریت»، «کمالالملک»، «وسوسه»، «جمیل»، «غریب»، «خارج از محدوده»، «ترن» و «روز واقعه». خلیلی سریالهای زیادی هم بازی کرد که میانشان حضورش در آرایشگاه زیبا بیشتر از بقیه مورد توجه قرار گرفت. بازیاش در سریال «هزاردستان» در نقش مدیر جواهرفروشی بوغوسیان نیز در یادها مانده است.
سوم فروردین 87 ؛ شاهرخ سخایی
شاهرخ سخایی از عکاسهای تحصیلکرده سینمای ایران بود. وی فارغالتحصیل رشته عکاسی و طراحی از انستیتو طراحی و عکاسی دنور بود که در انگلستان اقتصاد و در سوئد جامعهشناسی نیز خوانده بود. سخایی پس از بازگشت به ایران، عکاسی در سینما را با فیلم شاخص «مادیان» (علی ژکان 1364)، آغاز کرد. سخایی در اوایل دهه60 مسئولیت کارگاه عکس و اسلاید آرشیو موزه شهدا را نیز برعهده داشت و مدتی هم سرپرست کارگاه عکس و آرشیو هنرمندان بنیاد سینمایی فارابی بود. ازجمله فیلمهایی که سخایی در آنها به عکاسی پرداخت میتوان به اینها اشاره کرد: «جنگ نفتکشها»، «مرسدس»، «سگکشی»، «بمانی»، «دو فیلم با یک بلیت»، «مهمان مامان»، «رستگاری در 8 و20 دقیقه» و «پرونده هاوانا». سخایی علاوه بر عکاسی گاهی هم بازیگری میکرد. سخایی سوم فروردین 87 بر اثر سکته قلبی درگذشت.
سوم فروردین 87؛ داوود اسدی
سال 73 با پخش برنامه طنز «ساعت خوش» به کارگردانی مهران مدیری نسل تازهای به میدان آمدند که تحولی در عرصه طنز تلویزیونی ایجاد کردند. رضا عطاران، ارژنگ امیرفضلی، حمید لولایی، نصرالله رادش و داوود اسدی ازجمله این چهرهها بودند که خیلی زود به شهرت و محبوبیت دستیافتند. داوود اسدی جزو چهرههای خوشفکر ساعت خوش بود که علاوه بر بازیگری بسیاری از متنهای قطعههای نمایشی را نیز به نگارش درمیآورد. او خیلی زود سر از سینما درآورد و در فیلم «دیدار» (محمدرضا هنرمند1373) بازی کرد؛ فیلمی که البته با چند سال تأخیر اکران شد و «مادرم گیسو» (سیامک شایقی1374) و «سرحد» (اکبر صادقی 1375) هم فیلمهای خوبی از کار درنیامدند تا اسدی در فعالیت سینماییاش به توفیق نرسد. اسدی برخلاف تعدادی از رفقایش در ساعت خوش، خوشاقبال نبود. روزگار با داوود اسدی خوب تانکردو او در سوم فروردین 1387 به علت سکته قلبی از دنیا رفت.
9 فروردین 90؛ محمد ورشوچی
کمتر از 20 سال داشت که به بازیگر پرکار تماشاخانههای تهران مبدل شد. در لالهزار نمایشهای زیادی را بازی کرد و سال1344 با بازی در فیلم «سهنخاله» (صابر رهبر) برای اولینبار جلوی دوربین سینما رفت. ورشوچی نزدیک به 70 سال در تئاتر، تلویزیون و سینما مشغول بهکار بود. او در سالهای قبل از انقلاب بههمراه نعمتالله گرجی یک گروه تئاتری تشکیل داده بود و در شهرستانها به اجرای تئاتر میپرداخت. ورشوچی در سینما و تلویزیون همیشه در نقشهای مکمل ظاهر میشد و میان فیلمهایش در «گوزنها» (مسعود کیمیایی، 1354)، «خارج از محدوده» (رخشان بنیاعتماد 1366)، «ای ایران» (ناصر تقوایی 1368) و «خانه خلوت» (مهدی صباغزاده 1368) بیشتر قابلیتهای این بازیگر مشهود بود. میان کارهای تلویزیونی ورشوچی هم بازی در نقش آسپیران غیاثآبادی او را به چهرهای محبوب و شناختهشده مبدل کرد. ورشوچی که در سالهای آخر عمرش بهدلیل بیماری و کهولت سن کمکار شده بود پس از شکستگی پایش در روزهای آخر اسفند سال 89 در بیمارستان بستری شد و درنهایت در 9 فروردین سال 90 درگذشت.
پنجم فروردین 91؛ پرویندخت یزدانیان
وقتی کیومرث پوراحمد تصمیم گرفت سریال قصههای مجید را بسازد برای نقش بیبی سراغ مادرش رفت تا پرویندخت یزدانیان در 63سالگی به یکی از موفقترین بازیگران تلویزیون و سینما تبدیل شود. بیبی با همه نشانههای سنتی و دوستداشتنی مادربزرگها، با بازی خوب پرویندخت یزدانیان یکی از عوامل جذابیت قصههای مجید بود. پوراحمد در سه فیلم سینمایی که با محوریت قصههای مجید کارگردانی کرد هم از مادرش بهره گرفت و یزدانیان در فیلمهای «صبح روز بعد»، «نان و شعر» و «شرم» هم جلوی دوربین رفت.او در سریال «سرنخ» و فیلمهای «خواهران غریب» و «شب یلدا» هم نقش آشنای مادر را بازی کرد. پرویندخت یزدانیان در «مهریه بیبی» (اصغر هاشمی1373) هم بازی کرد. او در سالهای اخیر دچار بیماری آلزایمر شده بود و سرانجام در پنجم فروردین 91 از دنیا رفت.
دوم فروردین 92؛ هوشنگ کاووسی
اولین ایرانی تحصیلکرده سینما که از مدرسه سینمایی «ایدک» فارغالتحصیل شده بود وقتی پس از پایان تحصیلات با مدرک دکتری به ایران آمد سینمای فارسی محصولات قابل توجهی را تولید نمیکرد و هوشنگ کاووسی جزو اولین کسانی بود که نقدهای تند و تیز علیه ابتذال سینمای فارسی نوشت. در همین سالها او اصطلاح «فیلمفارسی» را باب کرد که واژهای ترکیبی بود که به قول خود دکتر کاووسی به تولیداتی نسبت داده میشد که نه فیلم بودند و نه فارسی، کاووسی دو فیلم بلند سینمایی «هفده روز به اعدام» و «خانه کنار دریا» را نیز کارگردانی کرد که آثار قابلتوجهی از کار درنیامدند تا منتقد و مدرس سینمابودن مهمترین ویژگی حرفهای او باقی بماند. دکتر کاووسی تا روزهایی که بیماری از نفساش انداخت همچنان به نوشتن نقد فیلم و مطلب سینمایی ادامه داد و در سالهای پس از انقلاب در ماهنامه فیلم مطلب مینوشت. او که در اسفند پارسال حالش وخیم شده درنهایت در دوم فروردین 92 از دنیا رفت.
12 فروردین 92؛ عسل بدیعی
بازیگر خوش قریحه «بودن یا نبودن» (کیانوش عیاری 1376) که به نظر میرسید نوید حضور استعدادی تازه را در سینمای ایران میدهد در سالهای بعد نتوانست چنان که باید قابلیتهای خود را در سینما به نمایش بگذارد. عسل بدیعی با آنکه کارش در سینما را با بازی در نقش اول بودن یا نبودن، یکی از بهترین فیلمهای دو دهه اخیر آغاز کرد در ادامه به ندرت توانست نقشهایی درخور استعدادش بیابد.
میان حضورهای سینماییاش بازی در «هفت پرده» (فرزاد موتمن1379) و «دستهای آلوده» (سیروس الوند 1378)، بیشتر جلوه داشتند و پس از آن هم در چند فیلم سینمایی ایفای نقش کرد که هیچ کدام آثار موفقی از کار در نیامدند. شاید به همین دلیل بود که بدیعی از سینما به تلویزیون رفت و در سریالها و تلهفیلمهای متعددی بازی کرد. آخرین کارش هم تلهفیلم «به سلامت بانو» بود که با درگذشت ناگهانیاش میتوان گفت نام بامسمایی هم داشت. درگذشت عسل بدیعی را میتوان اولین شوک سینمای ایران در سال 92 دانست.