گریه هات آزارم میدن
خنده هات زندگی به آدم میدن
تو اگه بخوای بازم میگم
من زندگیمو واست میدم
وقتی که ناراحتم تنهام
وقتی شنگولم با تم
پایه ی همه ی بازیهاتو همه جنگولکاتم
حتی وقتی میری خرید تو پُرو من باید دم در واسَم
قهر و غُر زدنات همه تموم قبل دوازده
گریه هات و خنده هات فقط واسه من بوده
تا که سرد میشه تنِت، میبینی لباس من روته
میخوام بشم همونی که هر موقع دلت خواسته پهلوته
بقیه هرچی میخوان بگن، به ما چه مربوطه
دخترِ تو پُر
بانمک و صمیمی
دو تایی تنها، دو تا عاشق دو تا همراه، خوش باهمیم
خاطرات قدیمی اینه عشق حقیقی
باز دوباره ولنتاین
صبحش خرید شبش واین
بعدش فان
انقد که کم بیاریم سرش تایم
حرف میزنیم سر شام
میگی هستی تا تهش پام
از شلوغی من اشبام
با تو مست و آخرش خواب
بعدش باشیم سرحال و بخندیم، سر کادو ببندیم، شرط که کدوم قشنگتره جعبه هارو بگردیم، هه! تهش کارت و یه زنجیر! بعدش باز تو بخندی، هه هه!
تو شمع روشن میکنی و من عود
کمبود نداریم و ممنون ازت
قبل تو خونه پر غم بودن اصن
دِ نباید تو بشی دور ازم
بذار دستات و تو دستم
بگیر، انرژی خوب از من
هنوزم ما دوتا پیش همیم
هنوزم همون روزای خوب هستن
دختر تو پُر
با نمک و صمیمی
دو تایی تنها، دو تا عاشق، دو تا همراه، خوش باهمیم
خاطرات قدیمی اینه عشق حقیقی