پژوهشها روي کودکان ايالات کاليفرنيا، اورگان و واشنگتن نشان مي دهد يک محرک محيطي در اين نواحي باعث بروز اختلالاتي شده و همين امر دانشمندان را براي يافتن پاسخي قابل قبول به تکاپو انداخته است. طبق اين مطالعات، در ميان کودکان زير سه سال اين ايالت ها که بارش سالانه بيشتري به نسبت ساير نواحي دارند، اوتيسم (درخودماندگي) شيوع بيشتري داشته و همين مساله فرضيه ارتباط آب و هواي مرطوب را به عنوان محرکي براي آغاز اوتيسم قوت بخشيده است.
يکي از دلايل قابل توجيه در پژوهش به اين صورت بيان شده؛ هواي بد تمايل به تماشاي تلويزيون را افزايش مي دهد که همين تلويزيون با مشکلات گفتاري در کودکان کم سن ارتباط نزديکي دارد. يا ماندن در منزل مي تواند باعث کسري ويتامين D (که ويتامين آفتاب است) شود که نقش بسزايي در تندرستی افراد ايفا مي کند.
شان نيکلسون نويسنده مقاله در اين رابطه مي گويد؛ «هر چقدر باران بيشتري ببارد بچه ها زمان بيشتري در منزل مي مانند. شايد چيزهاي سودمند و مثبتي بيرون هست که آنها مقدار کمي از آن بهره مي برند يا چيزهاي خطرناکي در محيط داخلي هست که باعث آسيب آنها مي شود.» البته هم در اين پژوهش و هم در ضميمه چاپي همراه آن قيد شده که رابطه ميان ميزان رطوبت و اوتيسم هنوز به صورت کلينيکي یکسان نشده و اين فرضيه محتمل به آزمايش هاي بيشتري نياز دارد.
دکتر نوئل ويس استاد اپيدمي شناسي دانشگاه واشنگتن که سرمقاله را نوشته است، مي گويد؛ «اين تنها يک فرضيه است که احتمال درست بودنش هم خيلي زياد است. البته نه اينکه پژوهشگران صلاحيت نداشته اند يا کم کاري صورت گرفته بلکه اصولاً پژوهش روي چنين مشکلاتي بسيار دشوار است. اميدواريم با خواندن مقاله ساير پژوهشگران تشويق شده و براي اين پرسش جواب مناسبي پيدا کنند.»
مقامات رسمي بهداشت دولت فدرال تخمين زده اند در ايالات متحده، از هر 150 کودک يک نفر در خطر اوتيسم قرار دارد که اين ميزان در سه دهه گذشته رشد چشمگيري داشته و پيشتر يک در ميان 2500 کودک بوده است. اوتيسم نوعي اختلال رشدي اعصاب است که به ارتباطات و اجتماعي شدن فرد لطمه مي زند و از نشانه ها بارز آن تکرار حرکاتي ماند کوبيدن سر و تکان دادن بدن است. منشأ و علت آن همچنان به صورت راز باقي مانده اما دانشمندان ژن هايي کشف کرده اند که در مقارنه با فاکتورهاي محيطي در ابتلا به اوتيسم موثر هستند.
آخرين پژوهش روي نوزادان سه ايالت در سال هاي 1987 تا 1990 صورت گرفته است. کنترل فاکتورهايي مانند درآمد، نژاد و قوم، آزمايش تعدادي از مبتلايان به اوتيسم و حتي نرخ بارندگي و رطوبت در اين مناطق نشان داد در ميان کودکاني که در سال هاي دگرگون و در مناطق مرطوب تر به دنيا آمده اند، در سه سال نخست زندگي احتمال بروز بيماري اوتيسم بيشتر بوده است.
در اورگان و واشنگتن که توسط رشته کوه کاسکيد از يکديگر جدا شده اند، مناطقي که در غرب قرار گرفته اند و تقريباً چهار برابر باران بيشتري دارند، رشد اوتيسم دو برابر بيشتر از مناطق شرقي بوده است.
حتي در بخش هايي که متوسط بارش سالانه عموماً پايين است، مانند لس آنجلس، کودکاني که سه سال نخست زندگي شان با دوره هاي پرباران مقارن بوده در هشت سالگي سه برابر آنهايي که در دوره هاي خشک تر به دنيا آمده اند، نشانه ها خفيفي از اوتيسم داشته اند.