سالیان سال است که پژهشگران گناه بی خوابی را به گردن افسردگی می اندازند ولی بر پایه گزارشهای پزشکی تازه این بی خوابی است که می تواند افسردگی بیاورد.
پژوهشها بر روی خواب و افسردگی در دانشگاه اُلد دومینیون ویرجینیا در شهر نورفولک ، پانصد و پنجاه و پنج نفر را شناسایی کرد که از بی خوابی حاد و مزمن رنج می بردند. چهار سال بعد پژوهشگران دریافتند که بروز افسردگی در این گروه، از افراد معمولی پنج برابر بیشتراست. هیچ کدام از این پانصد و پنجاه و پنج نفر در آغاز تحقیقات افسرده نبودند و این خود نشانگر این اصل است که بی خوابی باعث بروز افسردگی آنها شده است یا بهتر گفته باشیم، دلیل افسردگی آنها از بی خوابی نبود بلکه عکس آن درست است.
پژوهشها
یک سوم مردم از دوره های کوتاه بی خوابی رنج می برند که از این شمار ده تا پانزده درصد دچار حالت مزمن آن می باشند. پیامدهای این بیخوابی محدود به خستگی و آشفتگی در طی روز نیست و اثرات سوء آن بر روی سلامت جسمانی، کاربرد شغلی، و کیفیت زندگی ما به خوبی محسوس است. حاصل این تحقیق افزایش ریسک ابتلا به افسردگی را هشدار می دهد.
خبر خوبی که این محققین به آن دل بسته اند تشخیص به موقع بی خوابی است که از همین تحقیقات بر گرفته شده است و می تواند کمک مؤثری باشد در جهت جلوگیری از ابتلا به افسردگی و حتی کمک به کسانی که در حال حاضر افسرده می باشند. طبق گزارشات این پزوهشگران تشخیص اولیۀ پزشکان بزرگترین عامل پیشگیری و درمان افسردگی به حساب می آید.
در اصل این تحقیق ثابت نمی کند بی خوابی دلیل افسردگی باشد اما نشان می دهد که می تواند علامتی برای بروز آن باشد و یا حد اقل نشان می دهد این دو حالت با یکیگر مرتبطند. در هر صورت، بی خوابی و نخوابیدن را (به هر دلیلی) به خاطر زیان هایی که در پی خود به همراه دارند باید امری بسیار جدی تلقی کرد.
اگر شما ماهیانه سه شب (یا بیشتر) در هفته را از بی خوابی رنج می برید مطمئناً دچار بی خوابی مزمن می باشید لذا به دکتر یا روانپزشک خود مراجعه کنید تا او از طریق روان درمانی و یا دارو مشکل شما را رفع کند.
روش های زیر هم می توانند کمک زیادی داشته باشند:
1. عادات و رفتارهای "به خواب رفتن" را پیشه کنید : مصرف دارو برای مدت کوتاهی تجویز می شود چرا که در صورت مصرف مداوم می تواند اعتیاد آور باشد، پس باید راه امن تری را که بتوان برای همیشه از آن سود جست به کار گرفت. برای مثال در هنگام خواب، افکار هیجانی را از خود دور کرده و افکارآرامش بخش را جایگزین کنید. یا قبل از خواب رفتار و عاداتی را پیشه کنید که در امر خوابیدن به شما کمک کنند. روشی را که برای شما مفید می باشد انتخاب کنید. این روش باید به نوعی زمان به خواب رفتن و بیدار شدن شما را به شما دیکته کند.
2. خود را به یک برنامۀ منظم خوابی عادت دهید : ساعت به خواب رفتن و بیدار شدن خود را تنظیم کرده و به آن وفادار بمانید، حتی در روزهای تعطیل. در ایام ثعطیل عادت کرده ایم شب ها تا دیر وقت بیدار بمانیم و روز بعد هم تا دیر وقت بخوابیم. این کاربه تنهایی باعث به هم خوردن برنامۀ خوابی افراد معمولی می شود حال می توانید تاثیر آن را برروی اشخاصی که دچار بیماری بی خوابی می باشند تصور کنید، بنابر این برنامۀ خوابی خود را وفادارانه دنبال کنید.
یک روش سادۀ کمک از نور خورشید و نیم ساعت پیاده روی در روز می باشد.
3. از خورشید کمک بگیرید : از اثرات مؤثر و مفید نورخورشید در برنامۀ خواب خود استفاده کنید.
یک روش سادۀ استفاده از نور خورشید, نیم ساعت پیاده روی در روز می باشد. شما از این طریق بدن خود را عادت می دهید تا ویتامین-د بیشتری را تولید کند.
پیاده روی، ویتامین-د، و بویژه نور خورشبد به شما کمک می کنند تا آسوده تر بخوابید.