تيرگان يا آب ريزان، از روزهاي مهم در تقويم ايرانيان بوده و مناسبت اين جشن، دو رخداد بزرگ بوده كه گفته اند در تير روز(روز سيزدهم از تيرماه) پيش آمده است.
يكي پيروزي تشتريشت (ايزد باران) بر اپوش (اهريمن خشكسالي) و ديگري تيرانداختن آرش، پهلوان ايراني از فراز دماوند به سوي جيحون كه تثبيت مرز ايران با توران را در پي داشت.
آيين آب ريزگان يا پاشيدن آب بر يكديگر، از سنت هاي اين جشن بوده است.
در تاريخ آمده است: آب ريزان، سيزدهم تيرماه بود و چگونگی نامگزاری آن، اين بود كه گويند در زمان امپراتوری ايرانيان چند سال باران نيامد. در اين روز گروه های مردم دست به نيايش برداشتند و خداوند بزودی باران فرستاد و بدان سبب، مردم نشاط و شادي كرده، آب بر يكديگر ريختند.
ايرانيان اين روز را تيرگان نيز خوانند و گويند در اين روز منوچهر با افراسياب آشتی كرد، به شرط آنكه افراسياب يك تيرپرتاب از کشور خويش به وي دهد. ايرانيان تيري توخالی را از ادويه پر كردند و در وقت طلوع آفتاب، آرش آن را از کوه تبرستان بر كمان نهاده، به سوی خاور انداخت و حرارت آفتاب، آن را جذب كرده، به سر حد تخارستان رسانيد .
احسان يارشاطر، به نقل از متن اوستايي تشتريشت و آثارالباقيه ابوريحان بيروني مي نويسد: ميان ايران و توران سال ها جنگ و ستيز بود. در نبردي كه ميان افراسياب توراني و منوچهر- شاهنشاه ايران- در گرفت، سپاه ايران در مازندران به تنگنا افتاد. عاقبت دو طرف به آشتي رضا دادند و براي آنكه مرز دو كشور روشن شود و ستيزه از ميان برخيزد، پذيرفتند تا از مازندران تيري به جانب خاور پرتاب كنند؛ هر جا تير فرود آمد، همان جا مرز دو كشور باشد .
اسفندارمذ- فرشته زمين- به آرش گفت تا كمان بردارد... آن گاه آرش بر قله كوه دماوند برآمد و به نيروي خداداد، تير را با تمام توش و توان از شست رها كرد و خود، بي جان بر زمين افتاد. هرمزد- خداي بزرگ- به فرشته باد فرمان داد تا تير را نگهبان باشد و از آسيب نگه دارد. تير از بامداد تا نيم روز در آسمان مي رفت و نيم روز در كنار رود جيحون بر ريشه درخت گردويي كه بزرگ تر از آن در عالم نبود، نشست. آنجا را مرز ايران و توران قرار دادند و هر سال به ياد آن روز جشن گرفتند و جشن تيرگان از اينجا پديد آمد.
در ايران قديم اين جشن به مدت يکهفته برگزار می شد.