بدون شک همگی ميدانيم که کشور ما ايران اين روزها بدليل درگيری با ساير کشورها و قدرتهای جهانی بخاطر ساختن تاسيسات اتمی در دوره ای بسيار بحرانی بسر ميبرد و بيم آن ميرود که باز هم مردم در جنگی سياسی يا نظامی ناخواسته قربانی شوند.
جهانيان در انتظار بودند که رئيس جمهوری اسلامی آقای احمدی نژاد در سخنرانی خود در شصتمين نشست همگانی رهبران دنيا در سازمان ملل در آمريکا طرح تازه ای به دنيا بدهد و خيال همه را آسوده کند ولی اين پندار نه تنها جنبه ی واقعيت به خود نگرفت بلکه سخنرانی ايشان سراسر تهديد و خط و نشان کشيدن از آب درآمد و همه را نوميد ساخت.
پس از آن اتحاديه ی اروپا که تاکنون خواستار گفتگو با جمهوری اسلامی بوده است امروز با لحنی تازه همصدا با آمريکا از آژانس نظارت اتمی سازمان ملل متحد خواسته اند پرونده ايران در رابطه با فعاليت های اتمی آن کشور را به شورای امنيت سازمان ملل ارجاع دهد.
در اين حال علی لاريجانی، دبيرشورای عالی امنيت ملی ايران که مسئول مذاکرات هسته ای اين کشور است اعلام کرد در صورتی که شورای حکام آژانس بين المللی انرژی اتمی پرونده هسته ای ايران را بدليل سرپيچی از خواسته های کشورهای جهان برای رسيدگی به شورای امنيت سازمان ملل متحد بفرستد ، "ترديدی نيست" که ايران از چارچوب پيمان منع گسترش جنگ افزارهای هسته ای و مقررات پروتکل الحاقی به اين پيمان خارج خواهد شد و در راه اندازی طرح غنی سازی اورانيوم "ترديدی به خود راه" نخواهد داد.
جالب اينجاست که کشور گردنکشی همچون ليبی که عواملش آشکارا در هواپيماهای ديگر کشورها بمبگزاری ميکردند بالاخره بر سر عقل آمد و پذيرفت که بايد سياست ملايمی در برابر جامعه ی بين المللی داشته باشد.
همچنين کره ی شمالی هم که مردمش در قحطی و بدبختی زندگی ميکنند ولی رهبرانش هوس بمب اتمی دارند، همين روزها با پذيرفتن شرايط جامعه ی جهانی تسليم خواسته های آنان شد و رسما اعلام کرد که پروژه های خود در زمينه ی جنگ افزار هسته ای را کنار خواهد گذاشت.
داشتن تکنولوژی هسته ای خواسته ی هر فرد وطن پرستی است ولی تيغ به ديوانه سپردن - حتی برای مقاصد صلح آميز- خواسته ی هيچ انسان عاقل و خردمندی نيست.
عواقب چنين حرکتی همچون هميشه باعث انزوای کشور در جامعه ی جهانی ميشود که دود آن تنها و تنها به چشم مردم ميرود و سبب بدبختی و بيچارگی شهروندان عادی ميشود وگرنه مردم بينوا را به تکنولوژی هسته ای چه کار است؟ آنان که در نان شب خويش مانده اند را چه کار به ساز و برگ هسته ای؟